2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
من دیگر هرگز این کار را نمی کنم. هر اتفاقی که بیفتد یک مرد را دیوانه می کند. حتی اگر در ازدواج خود مشکل دارید ، خیانت به شما بستگی دارد و در نهایت ، ارزش آن را ندارد. سوء استفاده های من احتمالاً ده سال زودتر از موعد مقرر مرا به گور خواهد فرستاد.
و برای چه؟ برای کار هیجان و ضربات متوسط."
بزرگترین پشیمانی شما از این بابت چیست؟
اعتراف من. بدیهی است ، من احساس گناه کردم. اما حدس بزنید چی؟
افشای حقیقت کمکی نکرد. احساس وحشتناکی داشتم ، و حال من بدتر بود. اگر خیانت می کنید ، به خودتان و همسرتان لطف کنید - این را نپذیرید. " او گفت: "شرایط سختی است ، اما اگر بتوانم به گذشته برگردم ، دوباره آن را انجام می دهم. دختری که من با او خوابیده بودم در رختخواب گرم و زیبا بود. پشیمانی ندارد. با این تفاوت که من خیلی جوان ازدواج کردم. " "این احمقانه ترین اشتباهی بود که من انجام دادم ، فقط به این دلیل که هرگز نمی توانم آن را برطرف کنم. اگر من حداقل یکبار در ساعت به او زنگ نزنم ، نگران می شود. احساس می کنم آنها مدام به من نگاه می کنند. حتی الان ". "ممکن است عجیب به نظر برسد ، اما تقلب ازدواج من را نجات داد. شاید من با فهمیده ترین زن روی کره زمین ازدواج کرده باشم ، اما او توانست من را ببخشد ، و ما از آنچه اتفاق افتاد بعنوان بستری برای حل برخی از مشکلات اساسی روابطمان استفاده کردیم. دو سال بعد ، ما بیشتر از همیشه خوشحال هستیم. " "من رمان را دوست داشتم. او عاشقانه و بامزه بود و به شما احساس زنده بودن می داد. اما همه چیز در یک لحظه به پایان رسید ، هنگامی که من به همسرم مبتلا به کلامیدیا "پاداش" دادم ، که از معشوقه ام گرفتم. من این را به کسی توصیه نمی کنم."
"مردی که نیاز به رابطه جنسی دارد با زنان دیگر می خوابد. مردی که به دنبال چیزی است نیز در کنار او رابطه خواهد داشت. همسرم گفت که این امر قابل بخشش نیست. نتوانست به چشمانم نگاه کند و مرا ترک کرد. معشوقه من هم همین کار را کرد. زندگی من در آن لحظه تنها و خالی است. " "وقتی با هم رابطه دارید ، به راحتی می توانید فراموش کنید که در اشتباه هستید. زنی که من پشت سر همسرم با او خوابیده بودم نیز ازدواج کرده بود و همه چیز به این ترتیب خاتمه یافت که شوهرش با او تماس گرفت و همه چیز را درباره رابطه ما به او گفت. کابوس. من از این احساس بدم می آید که همه چیز خارج از کنترل است ، بنابراین شک دارم که دوباره تغییر کنم. درس آموخته است. " "5 سال از تغییر من می گذرد ، و بالاخره همه چیز با همسرم بهتر می شود. من لحظات وحشتناک زیادی را پشت سر گذاشتم و سعی کردم با بخشش در قالب چندین هدیه گران قیمت که نمی توانستم برای بازگرداندن عشق و اعتماد از دست رفته جبران کنم ، جبران کنم. و من این کار را به سختی انجام دادم. اشتباه من را تکرار نکن."
"من توصیه ای به زنان دارم: اگر با شوهر خود رابطه جنسی نداشته باشید ، او شخص دیگری را پیدا می کند که او را می خواهد. او در صورت نیاز هزینه آن را پرداخت خواهد کرد. وقتی بیش از حد با "عزیزم ، خیلی خسته ام" معاشقه می کنید ، متعجب نشوید و سپس دریابید که خروس مرد شما به طور مرتب از "گربه" دیگری دیدن می کند. "من دیوانه وار عاشق زنی هستم که بیش از 3 سال با او خوابیده ام. من و همسرم ازدواج وحشتناکی داریم. ما یکدیگر را دوست نداریم. اما او خیلی سرسخت و عصبانی است که مرا رها می کند.
من می خواهم بروم.
این زن دیگر تنها شانس من برای خوشبختی است."
توصیه شده:
من چه مشکلی دارم ، اگر آنها مرا ترک کنند (طرف دیگر) چه؟
تقدیم به کسانی که به عشق اعتقاد ندارند ، و حتی بیشتر ، برای کسانی که به آن اعتقاد دارند ، مهم نیست! وقتی شریکی می رود ، بسیاری و یا تقریباً همه به این فکر می کنند که چه مشکلی دارد ، این که نمی توان با آنها رابطه داشت. داستانهای مختلف روابط گذشته به یاد می آید و تأیید اضافی پیدا می شود که "
اگر با یک مرد متاهل اعلام کرده اید
ما در مورد آهنگ غم انگیز درباره آمار ده دختر و نه پسر بحث نمی کنیم. همه چیز در این زندگی اتفاق می افتد. و اگر این زندگی به گونه ای پیش رفت که مرد شما ازدواج کرده است ، پس باید همه مشکلات ، همه جوانب مثبت و منفی این وضعیت را بدانید ، به طوری که در نهایت دچار شکافی نشوید.
طرف دیگر دختر "خوب"
برای مدت طولانی ، مردم برای زنده ماندن در محیطی ناامن نیاز به دانش روشنی از قوانین و روشهای بقا داشتند ، زیرا می توانستند تاوان شکست ها و اشتباهات خود را با جان خود بپردازند. بنابراین ، این آموزش تحت حداکثر فشار انجام شد تا قوانین زنده ماندن با جوهر قرمز تا عمق ممکن در مغز نوشته شود.
طرف دیگر عشق بی جواب
کلینیک اقتصاد روانی منفی است. هنگامی که یک فرد بارها و بارها به "دوست داشتن" شخص دیگری ادامه می دهد ، که به هیچ وجه به احساسات شخص اول پاسخ نمی دهد ، فرد در نتیجه تاریخ روابط ناخواسته را با اشیاء اصلی خود بازتولید می کند. این سابقه روابط در دوره شکل گیری روان فرزند او است ، که در طی آن نزدیکترین افراد (که کودک به آنها وابسته بود و آنها را دوست داشت) بی تفاوت بودند و به سرمایه گذاری های ذهنی او پاسخ نمی دادند.
طرف دیگر کودک داخلی
من یک دوست خوب دارم. در یک سال گذشته ، او قصد بارداری داشت. به نظر می رسید بارداری در تخیل او یک حالت غیر معمول و شگفت انگیز بوده است … هنگامی که شما با لباسی سبک تکان می خورید ، به شکم خود افتخار می کنید ، اطرافیان شما به محبت استثنایی می رسند ، و خود مادر آینده مدام در حال استراحت و استراحت است.