حق اشتباه

فهرست مطالب:

تصویری: حق اشتباه

تصویری: حق اشتباه
تصویری: فرهنگ هلاکویی: من حق دارم اشتباه کنم!‏ 2024, آوریل
حق اشتباه
حق اشتباه
Anonim

چرا اینقدر عادت کرده ایم که خود را به خاطر اشتباهات سرزنش کنیم؟ چرا ما به طور کلی بسیاری از کارها را اشتباه می دانیم ، زیرا اغلب ، وقتی کاری را انجام می دادیم ، معتقد بودیم که کار درستی را انجام می دهیم. چرا این اشتباه بیشتر به صورت منفی تفسیر می شود ، به عنوان چیزی بد و مجاز نیست؟

یا شاید باید سعی کنید از زاویه دیگری به او نگاه کنید. افق های خود را گسترش دهید ، چشمان خود را باز کنید ، این یک اشتباه است ، گاهی اوقات شانس است ، اما در زمان دور. خودتان را با یک اشتباه بپذیرید و به خودتان این حق را بدهید. وقتی بچه بودیم ، به راحتی می توانستیم اشتباه کنیم ، زیرا فقط این دنیا را می شناختیم. وقتی ما بزرگسال هستیم ، ما هنوز این جهان را می شناسیم ، خودمان را می شناسیم ، دیگران را می شناسیم.

چگونه با یک اشتباه خود را بپذیریم؟

درک کنید که اشتباهات به سادگی وجود ندارند

تنها چیزی که وجود دارد تجربه ماست

ما نمی توانیم به طور قطعی بدانیم چه اشتباهی رخ خواهد داد و چه چیزی اشتباه نخواهد بود. ما به سادگی چنین دانشی نداریم. ما نمی دانیم که آیا تصمیم به طلاق تا زمانی که ما آن را پشت سر نگذاریم ، حرکت نکنیم ، تا جایی که نقل مکان کنیم ، قطع ارتباط با کسی یا جدایی ، تغییر شغل و محل کار ، اشتباه خواهد بود … تا زمانی که این تجربه را پشت سر نگذاریم ، نمی دانم برای ما چه خواهد شد در اصل ، این فقط یک تجربه خواهد بود.

ما تازه عادت کردیم ، به ما آموختند که همه چیز را به خوب و بد تقسیم کنیم. این فقط یک عادت است. همه چیز در این جهان دارای ماهیتی بی طرف است و فقط خود شخص احساسات ، احساسات ، مزایا و معایب رویدادها و اعمال خود و دیگران را نسبت می دهد. علاوه بر این ، ما این کار را انجام می دهیم زیرا در غیر این صورت نمی توانیم انجام دهیم ، در دوران کودکی به ما اینگونه آموزش داده شد.

لحظه ای که ما کاری را انجام می دهیم ، متقاعد می شویم که این کار درست یا ضروری است یا در غیر این صورت نیست

بنابراین ، ما واقعاً این را یک اشتباه نمی دانیم. این همان چیزی است که ما بر اساس شرایط خود در شرایط و شرایط معین در نظر گرفتیم.

هر شخص ، مرتکب عملی به طریقی یا به نحوی دیگر ، در سطح ناخودآگاه آن را صحیح می داند ، زیرا در غیر این صورت عمل نمی کند. در سطح آگاهی است که می توانیم فکر کنیم که کار اشتباهی انجام می دهیم ، اما این کار را انجام دهیم.

میانبرها را رها کنید

برای اینکه انجام ندهیم ، مهم نیست که چگونه رفتار می کنیم ، برچسب را روی خود نزنید: من بد هستم ، من شر هستم ، من بی ارزش هستم ، اکنون من لیاقت هیچ چیز خوبی را ندارم.

کاری را که انجام داده اید ، می توانید به دلایل مختلفی انجام دهید که ممکن است برای شما شناخته نشده باشد ، اما این بدان معنا نیست که شما اکنون فلان هستید. ضمیر ناخودآگاه ما در واقع انگیزه اعمال ما را بسیار ماهرانه از ما پنهان می کند.

خطا را تجزیه و تحلیل کنید

او چه چیزی به من آموخت؟

حالا من چه می دانم؟

الان چه چیزی برای من بهتر است؟

و در یک سال آینده ، در مورد آنچه اتفاق افتاده فکر خواهم کرد؟

و چه تجربه ارزشمندی را می توانم از آنچه اتفاق افتاده است بگیرم؟

همه چیز را به یک تجربه مثبت تبدیل کنید

خودتان را در مورد جدید امتحان کنید ، اما متوجه شدید که این مال شما نیست - خوب است. و چگونه می دانستید که مال شما نیست ، اگر تلاش نکرده اید ، اما به عجله ادامه داده اید. شوهرم رفت ، بله ، این اتفاق می افتد ، اکنون می توانم عشق جدیدی را ملاقات کنم ، استقلال را بیاموزم ، قوی تر شوم و غیره. و غیره.

اکنون بر لحظه تمرکز کنید

الان چیکار میتونم بکنم؟ این نکته را بپذیرید که آنچه اتفاق افتاده است قبلاً اتفاق افتاده است و بر آنچه که اکنون می توانم یا آنچه می خواهم تمرکز کنید. سعی کنید آن را برطرف کنید ، همه چیز را همانطور که هست بپذیرید ، نگرش خود را نسبت به آن تغییر دهید.

خطاها فقط وجود ندارند ما نمی توانیم بدانیم ، شاید پس از مدتی از خود سپاسگزار باشیم که یکبار این تصمیم را گرفتیم ، از کسی سر باز زدیم ، چیزی را رها کردیم ، از کسی یا چیزی جدا شدیم …

تمام زندگی خود را به عنوان یک سفر ، یک ماجراجویی بپذیرید ، بله ، گاهی اوقات با موانع ، اما گاهی بسیار جالب

پذیرفتن حق بر باطل بودن مانند اعتراف به حق زندگی است. فقط مردگان اشتباه نمی کنند

و چگونه می توانیم چیزی را بیاموزیم اگر تلاش نکنیم ، اعمال و اعمالی را انجام ندهیم ، که نتیجه آنها را نمی توانیم به طور قطعی بدانیم.

زندگی راه است.

اشتباهات تجربه هستند.

توصیه شده: