2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2024-01-12 20:57
آنچه امروزه بسیاری از مردم درباره شخصیت هیستریک می دانند تا حد زیادی بر اساس افسانه ها و تعصبات است.
واژه "هیستریک" به طور رسوایی شامل ویژگی هایی مانند رسوایی ، سایکوپاتی ، اشک ریختن ، به سرعت با شادی ، افسار جنسی جایگزین می شود (تا افسانه رحم که در بدن سرگردان است - از یونانی باستان ὑστέρα - "رحم") ، رفتار پرمدعا ، جنسیت رنگ آمیزی (هیستریک منحصراً یک زن است).
روانشناسی علمی مدرن در حال حاضر از واژه "هیستریک" دور شده است و جنسیت را نشان می دهد. در عوض ، اصطلاح "histrionic" (از لاتین histrio - "بازیگر") در حال حاضر استفاده می شود ، که منعکس کننده ماهیت نمایشی این شخصیت ها است. من از آن استفاده خواهم کرد.
من همچنین توجه می کنم که یک شخصیت توصیف می شود که از تأکید فراتر نمی رود ، در حالی که "لهجه" های شخصیتی به وضوح فقط در شرایط خاص و نه به طور مداوم ، مانند یک اختلال شخصیت ، آشکار می شود.
این نظر وجود دارد که از آنجا که یک فرد تئاتری نامیده می شود ، به این معنی است که نمی توان به او اعتماد کرد ، همه احساسات او غیر صادقانه نشان داده می شود که او فریبکار ، ناسازگار و دائماً در حالت تعالی است. شاید این از بیرون دیده شود ، هنگامی که فرد با علت بیماری ماهیت histrionic ناآشنا است.
بیشتر اوقات ، یک کودک الگوی تظاهرات را از یکی از والدین کپی می کند ، یا تحت شرایط خاصی شکل می گیرد. به عنوان مثال ، در یک مشاوره ، می توانید از یک هیپوکندریای هیستریونیک بشنوید ، که چگونه در دوران کودکی والدین فقط در بین خود سوگند یاد می کردند ، اما توجهی به او نمی کردند ، سپس تنها نجات بیمار شدن بود. این بیماری برای مدتی حل شد درگیری بین والدین و کودک مورد توجه و مراقبت قرار گرفت.
وقتی کودک الگویی برای ابتلا به بیماری ایجاد می کند ، معلوم می شود که یک فرد بالغ ناراضی است ، پر از اضطراب و فوبیا ، دائماً نزد پزشکان می دود. علاوه بر این ، او عمدا اجرا نمی کند ، زیرا دروغگو و شبیه ساز است - او واقعاً احساس بدی دارد ، تحت درمان قرار می گیرد ، اما هیچ چیز کمکی نمی کند. این امر به این دلیل اتفاق می افتد که فرد هیچ ارتباطی با ناخودآگاه خود ندارد ، نمی تواند بفهمد ، پیگیری کند چه نوع درگیری داخلی ، چه تجربیات و نیازهای سرکوب شده به یک علامت بدنی تبدیل می شود. او به سادگی نیازهای خود را نمی شنود و بنابراین نمی تواند آنها را برآورده کند. در این مورد ، دارو برای او مدتی ضماد است ، مانند گچ خردل - شفا نمی دهد ، اما آرام می کند.
عکس هایی وجود دارد که قوس هیستریک یا تشنجی شبیه به تشنج های صرعی را نشان می دهد که نتیجه سرکوب میل جنسی و سایر درگیری های درون فردی مانند VSD ، بیماری های سیستم تنفسی ، میگرن و موارد دیگر است.
هیپوکندری های هیستریونی همچنین می توانند تمایلات مازوخیستی داشته باشند ، ترکیبی از ویژگی های افسردگی-پارانوئید (اشک ریختن ، فداکاری ، آسیب پذیری ، کینه).
شخصیت تئاتری (نیاز به جلب توجه به خود به هر طریقی) همچنین می تواند در خانواده ای شکل بگیرد که کودک بت است. هنگامی که تئاتری بودن کودکان با بدرفتاری سرکوب نمی شود ، آنها بسیار پر سر و صدا هستند ، شاد هستند ، آنها دوست دارند چهره خود را به هم بزنند ، گول بزنند ، در مقابل همه با شعر اجرا کنند ، آهنگ بخوانند ، و رهبران گروه هستند. این نوع را می توان به عنوان هیستریونی-هیپرتیمیک طبقه بندی کرد.
شخصیت تاریخی واقعاً دوست دارد در دستاوردها ، توانایی های خود مبالغه کند یا حتی داستانی از ابتدا تا انتها ارائه دهد. نیاز به آراستگی ، تمایل به پرسه زدن در ابرهای رویاهای خود ، نوعی دفاع تجزیه ای است. وقتی شرایط کاملاً رضایت بخش نیست ، تاریخ ساز ترجیح می دهد واقعیت ناامیدکننده را با واقعیت دیگری جایگزین کند. علاوه بر این ، او صادقانه به اختراع خود ایمان خواهد آورد. به همین دلیل است که این افراد موفق می شوند حتی دروغ سنج را فریب دهند.
تاریخ شناسی نیز به دلیل ماهیت ناپایدار احساسی خود می تواند ناسازگار باشد.تا همین اواخر ، او به شدت گریه می کرد و در آستانه خودکشی بود (و او واقعاً بسیار تلخ بود) ، اما کمی گذشت - و خورشید دوباره بیرون آمد.
یک فرد تاریخ ساز نمی تواند برای مدت طولانی عصبانی شود و در نزاع باشد. امروز ممکن است تاریک تر از ابر باشد ، اما فردا ممکن است همه را برای تعطیلات جمع کند.
فرد تاریخی بسیار فعال است ، با هدف دستیابی به موفقیت ، سریع و فعالانه تصمیم می گیرد ، اما سازماندهی و برنامه ریزی ضعف او است. او می تواند با نیم دور شروع کند و به همان سرعت بسوزد ، بنابراین خواسته ها و برنامه های او اغلب تغییر می کند. همچنین ، شخصیت تاریخ ساز ، چارچوب های سختگیرانه ای را در کار و کنترل تحمل نمی کند. تنها زمانی می تواند تحت نظارت دقیق کار کند که رهبر به آرامی ستایش و هدایت کند.
شخصیت تاریخی هرگز به نقش دوم در یک رابطه اکتفا نمی کند. این خودشیفتگی اوست - اگر بهتر نیست اگر اینجا نیست ، در جایی دیگر بهتر است. اگر مورخ شناس متوجه شود که چاه شارژ خودشیفته اش خشک شده است ، کاهش سریع رابطه ایجاد می شود.
زندگی با شخصیتی هیجان انگیز جالب است اگر شریک به فوران خشم گذرا عادت کند و آن را شخصی تلقی نکند و هر از گاهی ستایش کند ، تعارف می کند ، با صبر و حوصله نوسانات جنسی را درمان می کند ، فشار وارد نمی کند و استبداد نشان نمی دهد.
یکی از مشتریان با افتخار به من اطلاع داد که دفترچه تلفن شوهرش او را به عنوان "الهه من" ذکر کرده است.
موضوع رابطه جنسی یک موضوع جداگانه در زندگی تاریخ شناسان است. در مرحله دسته گل آب نبات ، آنها مانند طاووس ها در تمام جلال خود "دم" خود را پهن می کنند ، سعی می کنند شریک را مجذوب کنند ، او را در طول رابطه جنسی با تمام ایده ها و خواسته های او مطابقت دهند. در واقع ، غریبه اغلب ایده آل می شود ، دارای ویژگی های یک مرد قوی و قادر مطلق است.
با این حال ، با گذشت زمان ، هنگامی که پرده های قدرت مطلقه فروکش می کند و تاریخ شناس متوجه می شود که این شخص ، مانند همه چیز دیگر ، گوزش می کند و او چندان توانا نیست ، ایده آلیزاسیون رخ می دهد و جاذبه کدر می شود. مرد به درجه پدر ارتقاء می یابد. اگرچه ، اگر مردی بتواند برای یک زن هیستریونی دوست شود - نه برای فشار آوردن ، بلکه برای اثبات خود به عنوان یک گفتگوی حساس - این می تواند اقتدار مردانه او را در چشم او بازیابی کند و میل جنسی منقرض شده را بازگرداند.
رابطه زن تاریخ گرا با مردان همیشه از طریق ایده آل سازی و کاهش ارزش می گذرد. در بیشتر موارد ، آنها عاشق نوعی تصویر ایده آل خیالی هستند.
مرد تاریخ گرا نیز تمام عمر خود را در جستجوی کلمبین ایده آل خود می گذراند.
فروید مشکل میل جنسی زنان هیستریونی را در رابطه با پدرشان و در پسران با مادرشان می بیند.
در خانواده یک دختر ، نقش زن همیشه بی ارزش شده است و نقش یک مرد ایده آل شده است. هنگام تولد دختری ، مادرش همیشه ناله می کرد: "و من انتظار پسر داشتم …" ، گویی پسر می تواند ضامن خوشبختی او شود. و بنابراین ، یک زن تاریخ گرا بدون حسادت به مردان و توانایی های آنها رشد نمی کند ، که در روابط بعدی او به ایده آل سازی منجر می شود ، و اگر مرد چندان قوی و موفق نباشد ، ناامید می شود. یک مرد مستبد از نظر روانشناختی تصور می شود ، بنابراین ، در اتحادیه خانوادگی ، میل جنسی زن ، اگر توسط مرد بدرفتاری شود ، از بین می رود.
برعکس ، در خانواده یک پسر هیستریونی ، نقش پدر بی ارزش شد ، رابطه مادر و پسر محارم بود ، یا مادر سرکوب کننده بود ، که از نظر روانی فرزند خود را اخته می کرد ، بدون شرمندگی در زندگی شخصی او دخالت می کرد ، کنترل ، کاهش ارزش
دون ژوانیسم یک مرد تاریخ گرا از این ایده ناشی می شود که خود را بر زن متمایل می کند - برای اغوا و بی ارزش کردن. او دائماً در حال نبرد با مادر خیالی خود و در جستجوی بانوی زیبا است.
در ازدواج ، چنین مردانی اغلب وفادار نیستند ، یا از عاشق شدن با تصویری ایده آل از راه دور تغذیه می کنند.
زنان متاهل در ازدواج از رفتارهای دور خود (جدا از رسوایی های دوره ای مربوط به فشار روانی شوهر ، عدم حمایت یا حسادت خود) ، در کار ، سرگرمی ها ، کودکان ، افکار خود غرق می شوند ، به همین دلیل ممکن است یک مرد توجه و گرما را جلب کنید در رابطه جنسی ، آنها آنقدر سرد نیستند که از هم جدا شده باشند ، و موازی واقعیت دیگری را زندگی می کنند.
شادی ظاهری ، سطحی نگری اغلب یک نقاب است.دنیای غنی درونی شخصیت های تاریخ ساز ، که از سایه های مختلف احساسات ، علایق و تخیلات بافته شده است ، به یک دوست قابل اعتماد ، یک مصاحبه کننده قابل اعتماد که بتواند جنسیت بالغ را در آنها آشکار کند ، نیاز دارد.
توصیه شده:
ویژگی های یک شخصیت هیستریک یا شخصیت تئاتری
گاهی اوقات می توانید عبارت "شما هیستریک هستید ، او هیستریک است" را بشنوید. اما ، در واقع ، شخصیت هیستریک ، هم در میان مردان و هم در بین زنان ، حدود 50 تا 50 پیدا می شود. در این مقاله می خواهم این موضوع را توضیح دهم که این چه نوع شخصیت هیستریک یا تئاتری است و ویژگی های اصلی آن چیست.
تضاد درونی یک شخصیت هیستریک تفاوت با شخصیت خودشیفته
نوع هیستریک شخصیت امروزه معمولاً histrionic از لاتین "histrio" نامیده می شود و به نوبه خود از زبان اتروسکی وام گرفته شده است ، مفهوم "بازیگر روی صحنه". بنابراین ، "histrionic" به معنای تئاتری ، فوق احساسی است. اصطلاح "
تخیلات جنسی ، بازی های جنسی ، انحرافات جنسی
بیشتر اوقات ، تخیلات جنسی به عنوان افکار جنسی با محتوای غیرواقعی درک می شوند. یا چیزی که هنوز در تجربه واقعی قرار نگرفته است ، اما افکار در مورد آن هیجان انگیز است و این احساس وجود دارد که در واقعیت ممکن است آن را دوست داشته باشید (که این یک واقعیت نیست).
رابطه جنسی زنان و مردان نگرش به رابطه جنسی در جنس های مختلف
نظرسنجی اخیر در ایالات متحده ، "آیا ترجیح می دهید یک لباس موفق خریداری کنید یا رابطه جنسی شگفت انگیز داشته باشید؟" نتایج زیر را ارائه داد: زنان خرید را در 46 preferred و رابطه جنسی - در 41 preferred را ترجیح دادند. مردان خرید را در 14 preferred و رابطه جنسی - در 76 preferred را ترجیح می دهند.
خیانت تقلب معنای بیولوژیکی قدرتمندی دارد که با این واقعیت ارتباط دارد که رابطه جنسی با شما با رابطه جنسی با شخص دیگری مبادله شده است ، شما را در موقعیت اجتماعی رد کرده و تحقیر کرده و شما را در حاشیه غریزه قرار داده است
قرنهاست که خیانت با ضربه ای به قلب با خنجر مقایسه می شود. واقعیت این است که تقلب یک معنی بیولوژیکی قوی دارد که با این واقعیت ارتباط دارد که رابطه جنسی با شما با رابطه جنسی با شخص دیگری مبادله می شود ، شما را در موقعیت اجتماعی رد کرده و تحقیر می کند ، شما را در حاشیه غریزه باروری قرار می دهد و شما را تنها می گذارد.