من تنها ، روانشناسی تنهایی

فهرست مطالب:

تصویری: من تنها ، روانشناسی تنهایی

تصویری: من تنها ، روانشناسی تنهایی
تصویری: تنهایی تکثیر شده در اوج تکنولوژی های ارتباطی - ویژه دکتر شکوری 2024, مارس
من تنها ، روانشناسی تنهایی
من تنها ، روانشناسی تنهایی
Anonim

باهوش ، زیبا ، اما هنوز تنها … امروز می خواهم همین موضوع را مطرح کنم. زنان از میان مشتریان ، آشنایان و دوستان من اغلب در مورد دلایل احتمالی تنهایی خود از من س questionsال می کنند. در زیر ، و برجسته ترین شرایطی را که می تواند منجر به این واقعیت شود که جنس منصفانه همسر جانشین ندارد ، برجسته کرد.

تنهایی چگونه می تواند باشد؟

  • رابطه من به دلیل مشاجرات و توضیحات مداوم به نتیجه نمی رسد.
  • مردان از من استفاده می کنند ، مرا جدی نمی گیرند.
  • ما مدتهاست با مردی رابطه داریم ، اما او با من تماس نمی گیرد.
  • مردان دائماً مرا آزار می دهند ، خیانت می کنند ، رها می کنند ، رد می کنند.
  • هیچ کس نمی خواهد من را بشناسد ، به نظر می رسد مردان مرا نمی بینند.
  • من واقعاً خانواده ، فرزندان می خواهم ، اما این در زندگی من نیست و من بیش از 30 سال سن دارم.
  • من نمی توانم خود را مرد شایسته ای بیابم.
  • من یک رابطه جدی می خواهم ، اما به دلایلی آنها همیشه رایگان هستند.
  • و من به کسی احتیاج ندارم ، احساس خوبی دارم ، خودم می توانم همه کارها را انجام دهم (و سپس شب او از "خودکفایی" خود به بالش گریه می کند).
  • من می خواهم یک مرد بالغ ، مستقل و واقعی را در کنار خود ببینم ، اما برعکس می شود. من در حال تبدیل شدن به یک "مادر" برای شرکا هستم.
  • با مردان متاهل برخورد می کنم.
  • مردان فقط از من رابطه جنسی می خواهند.

لیست همچنان ادامه دارد ، اما این چیزی نیست که اکنون مهم است. مشکل اصلی این است که تنهایی زن را از بین می برد و مانع از بروز و تحقق جوهر طبیعی زنانه او می شود. سال به سال ، یک فرد تنها از مردان ناامید می شود ، اعتماد به نفس خود را از دست می دهد ، خود را از دیگران دور می کند ، امید به آینده ای روشن را از دست می دهد.

تنهایی از کجا می آید؟

برخی از زنان شروع به تصور می کنند که مردان واقعی در دنیای مدرن خرد شده اند و اصلاً رها نشده اند (سایر خانم های چابک تر جدا شده اند). دیگران متقاعد شده اند که مشکلی با خودشان وجود دارد. بنابراین ، تقصیر تنهایی یا به گردن مردان یا به خود آنها می افتد. و در آنجا ، و آنجا ، یکی از دلایل ممکن است عزت نفس ناکافی باشد. بنابراین ، اگر بیش از حد تخمین زده شود ، همه چیز در اطراف شما مقصر است ، و اگر دست کم گرفته شود ، درگیر انتقاد از خود هستید.

من می خواهم به شما اطمینان دهم (این ممکن است کسی را ناراحت کند ، و برعکس کسی را خوشحال کند) که برای آنچه کسی انجام داده (یا نکرده است) هر دو طرف رابطه همیشه مسئول هستند. علاوه بر عزت نفس ناکافی ، دلایل مشکلات در زن و شوهر یا عدم وجود همسر ، می تواند نگرش ها و الگوها ، الگوهای رفتاری باشد. و همه اینها به دوران کودکی برمی گردد. استراتژی های زندگی در آنجا ساخته می شود و در بزرگسالی فقط تأیید و تقویت می شود. و این منجر به تکرار سناریوهایی می شود که ما دوست نداریم.

توجه به این نکته ضروری است که همه استراتژی ها ، الگوها ، نگرش ها ، الگوها اغلب توسط ما درک نمی شوند ، ما آنها را به عنوان یک رفتار عادی بازی می کنیم. این فقط یک درک ذهنی از جهان است ، بسته به نحوه زندگی در دوران کودکی ، آسیب های روحی و روانی در آن ، نحوه رفتار والدین ما با یکدیگر و در رابطه با ما ، دیگران چه پایه های اخلاقی و دیگر را برای ما قرار داده اند. اطراف ما.

اگر تنها هستید و آن را دوست ندارید …

اکنون می خواهم دلایل تنهایی را عمیق تر بررسی کنم ، تا در آینده مشکل نزدیک به خود را درک کنید ، در مورد آن بیشتر بیاموزید و بتوانید (به طور مستقل یا همراه با یک متخصص) برنامه ای برای اقدامات بعدی ترسیم کنید:

نگرش اشتباه نسبت به خود همانطور که یک زن با خود رفتار می کند ، مردان نیز با او رفتار خواهند کرد. اگر او عاشق نباشد ، به خود احترام نگذارد ، از خودش مراقبت نکند ، مرد این کار را در رابطه با او انجام نمی دهد. یا جنس مخالف اصلاً متوجه چنین زنانی نمی شود - آنها نامحسوس هستند ، از خود مراقبت نمی کنند ، زیبایی خود را پنهان می کنند و معتقدند که تنها چیزی که مهم است چیزی است که در داخل است.

افزایش عزت نفس. برای چنین زنی دشوار است که مردی را پیدا کند که از نظر او شایسته باشد ، زیرا خود را ایده آل ، قوی و سلطه گر می داند. او می تواند همه چیز را خودش اداره کند.مشکلات رابطه در این مورد به دلیل رقابت با مردی (که درآمد بیشتری دارد ، باهوش تر است ، موفق تر است ، مسئولیت خانواده را بر عهده دارد) ممکن است رخ دهد. برعکس همان وضعیت ، زنی است که به طور پیشینی به دنبال یک "رقیب" ضعیف است که تسلط بر او آسان تر است. او برای او "مادر" می شود ، او را می سازد ، برای او تصمیم می گیرد.

عزت نفس پایین. زنی که ناامن است ، برای خود ارزش قائل نیست ، تمام مدت سعی می کند مرد را وفق دهد و خوشحال کند. او برای او زندگی می کند ، کاملاً در او حل می شود ، خواسته ها ، سلیقه ها ، مشکلات او. و به سختی می توان او را خوشحال نامید. چنین زنی اغلب "پاک می شود" ، مورد استفاده قرار می گیرد ، تحقیر می شود. در مقاله دیگر من اینجا می توانید اطلاعات بیشتری در مورد عزت نفس پایین و بالا و نحوه کار با آن پیدا کنید.

عدم آمادگی برای یک رابطه جدی … زن از نظر فیزیولوژیکی رشد کرده است ، اما از نظر روانی رشد نکرده است ، او آمادگی پذیرش مسئولیت این رابطه را ندارد. من حتی بیشتر خواهم گفت - طبق آمار ، معلوم می شود که اگر یک زن واقعاً می خواهد ازدواج کند ، او نمی خواهد خانواده ای ایجاد کند ، بلکه فقط مسئولیت زندگی خود را بر عهده شوهر خود می گذارد ، به طوری که او مسئولیت را بر عهده می گیرد. مراقبت و محافظت از او در حقیقت ، او به دنبال "پدر" در این رابطه است تا بتواند آنچه را که در دوران کودکی از والدینش دریافت نکرده است دریافت کند.

بی اعتمادی و ترس های متعدد. یک زن از از دست دادن معشوق خود ، باز شدن در احساسات جدید و رد شدن ، بدفهمی می ترسد ، زیرا همه اینها بسیار دردناک است. ترس دیگری ممکن است وجود داشته باشد - از دست دادن آزادی و آسیب پذیری (از نظر احساسی). علاوه بر این ، این ممکن است حتی متوجه نشود ، اما بی سر و صدا در ناخودآگاه بنشینید و زنی را مانند یک عروسک خیمه شب بازی کنترل کنید. آگاهانه ، او ممکن است خواستار رابطه ، خانواده ، فرزندان باشد ، اما چنین موانعی به او اجازه نمی دهد به خواسته خود برسد.

اینها شایع ترین دلایلی است که باعث می شود یک زن تنها بماند یا نتواند یک رابطه عادی ایجاد کند. احتمالاً قبلاً شنیده اید که ما در زندگی نه تنها با آگاهی ، بلکه با ناخودآگاه نیز هدایت می شویم. من خودم به این موضوع متقاعد شده بودم ، بارها در تمرین من ثابت شده است. این ناخودآگاه است که برای ما سناریوهای زندگی ایجاد می کند که نمی خواهیم در زندگی خود ببینیم ، اما نمی توانیم آنها را تغییر دهیم. چنین مشکلاتی ناشی از دوران کودکی یا تجربیات گذشته است.

بنابراین ، من شخصاً ترجیح می دهم با ناخودآگاه کار کنم (فرقی نمی کند جمعی باشد یا شخصی). خیلی چیزهای پنهانی وجود دارد که مانع از زندگی ، رسیدن به خواسته ما ، دستیابی به هماهنگی و خوشبختی می شود. در نهایت ، می خواهم توجه داشته باشم که هم زندگی ما و هم ناخودآگاه ما در دست ما هستند. همه ترسها ، نگرشها ، الگوها و الگوهای رفتاری اتخاذ شده از والدین که برای ما نامطلوب است قابل تصحیح است.

بله ، خودسازی کار دشواری است ، اما نجیب و مولد است. نکته اصلی در اینجا تمایل ، میل صادقانه ، قوی و آمادگی شما برای تغییر خود ، زندگی ، دستیابی به خوشبختی ، موفقیت ، هماهنگی است. به یاد داشته باشید - همه چیز در دستان شماست! اگر بتوانم در این زمینه به شما کمک کنم ، در مشاوره من منتظر شما هستم. دوست داشتن و دوست داشته شدن!

توصیه شده: