2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
پس از جلسه 16.07.
داغ.
شما همه پاسخ ها را دارید ، دیگران آنها را نمی دانند. شما نیازی به پاسخ آنها ندارید ، بلکه یک س correctال درست است که پاسخ را در شما باز می کند.
ابراز همدردی با خود فوق العاده دشوار است. اگرچه این ممکن است در نهایت یک فرد را از درد ، ترس ، عصبانیت نجات دهد ، اما هنوز گزینه ای برای انجام آن نیست. ما آنقدر مرتب شده ایم که به دنبال پاسخ از بیرون هستیم ، گرچه در داخل است. اما اگر آن را در داخل نبینیم ، در بیرون نیز آن را نخواهیم دید. طبیعت انسانی ما به گونه ای است که ما درون خود را به بیرون می آوریم ، آن را به افراد دیگر ، به جهان منتقل می کنیم و در آنجا سعی می کنیم ، با آنها ، درباره خودمان تصمیم بگیریم ، آنچه در اینجا ، درون شماست. به نظر می رسد جنون است ، اما این طور است. و این شاید تنها راهی است که می توانید ببینید ، حداقل توجه کنید ، بلکه احساس کنید ، و از طریق احساس خود به خودتان بازگردید. اما ، ما در مرحله انتقال متوقف می شویم.
بله ، کودک مادرش را به مادرش نشان می دهد. بله ، او بزرگ می شود و شروع به نشان دادن پدرش در مورد پدرش می کند. بله ، شاید او به خودش توجه کند. البته ، اگر مطمئن شود که والدین آنچه را که در مورد آنها به آنها نشان داده است ، مشاهده کرده اند. در غیر این صورت ، کودک برای همیشه والدین کور و احمق درد شخصی خود را که مربوط به کودک نیست ، به والدین کور و احمق منتقل می کند. خوب ، شادی ، البته شادی را فراموش نکنید.
تحلیلگر توسط بیمار و تحلیلگر شخصی او ساخته شده است. خوب ، و البته ، سرپرست ، چگونه می توانید بدون او انجام دهید. غیرقابل درک ترین نقش در این پیشرفت ، نقش بیماران است. ما می توانیم بگوییم که بیماران به صورت پویا تحلیلگر روان شخصی را در انتقال خود نشان می دهند. به عبارت دقیق تر ، تحلیلگر در ضدترانسفر خود ، خود را از بیگانه جدا می کند. بیماران پیامی دارند ، هم کسانی که می آیند و هم کسانی که نمی آیند. این یک فرایند پویا است. شکست یا موفقیت در تجزیه و تحلیل مهم نیست ، مهم این است که ببینید و احساس کنید ، از آنچه در حال حاضر اتفاق می افتد آگاه شوید ، از جمله برای اینکه آن اتفاق بیفتد. انتقال بیماران به آنالیزور یک عامل ضروری برای بلوغ تحلیلگر است ، هر کدام خود او ، هر یک خودش ، خودش. آنچه بین آنها اتفاق می افتد یک صحنه مینیاتوری از کل زندگی هر دو است که در آن هریک نقش خود را دارد. به طرز عجیبی ، اما هر دو به آن نیاز دارند ، بدون یکدیگر نمی توانند آنچه را که می خواهند پیدا کنند. گاهی اوقات بیماران چیزی می گویند که به معنای واقعی کلمه چشم تحلیلگر را به روی خود باز می کند و این یک هدیه ارزشمند از طرف بیمار است. اما با ارائه این هدیه به تحلیلگر ، بیمار برای خود پیامی به آینده می فرستد ، به طوری که بعداً ، پس از مدتی ، آنچه را که تحلیلگر پس از این هدیه تبدیل شد ، دریافت می کند ، یعنی فرد (تحلیلگر) خود ، که بیمار به آن نیاز دارد تا فردیت خود را کشف کند من فکر می کنم مهم نیست که چه کسی اولین کسی است که به کسی چیزی می دهد ، بیمار به تحلیلگر یا بالعکس ، پویایی مهم است ، مسیر فرآیند مهم است. روابط مهم است. ارزش اهمیت دارد.
تحلیلگر رقیب بیمار در مبارزه برای آزادی است.
بدن فقط خود را در آینه نگاه نکنید. ما همه چیز را آنجا می بینیم ، اما خودمان را نمی بینیم. ما در آینه شخصی را می بینیم که مشکلاتش را حل می کنیم ، زندگی اش را نجات می دهیم و نابود می کنیم ، کسی را می بینیم که دوستش داریم ، اما او بسیار دورتر از ما ، فراتر از دریچه فضا و زمان است. اما نه خودت. کسی که در آینه نگاه می کند خود را فراموش کرده است ، او جستجو می کند ، خود را پنهان می کند ، منتقل می شود ، وارد می شود ، از خود دفاع می کند.
دعوت کننده عروسی مناسب عروسی نیست. زن با روح پیرزن لباس عروس نمی پوشد.
اگر به شما ربطی ندارد مهم نیست که چه کار می کنید.
به فرزند خود نگاه کنید ، او همه چیز را در مورد شما می داند که شما در مورد خود نمی دانید. به حرف او گوش دهید ، او همه چیز را به شما می گوید. این یک واقعیت نیست که شما می توانید آن را اداره کنید.
اگر والدین شما پزشکان ، نظامیان ، معلمان ، "در اندام کار می کنند" ، ممکن است شانس بسیار کمی برای زندگی داشته باشید.
تصویر یک مادر بد ، که توسط مادر پخش می شود ، زندگی را در کودک می کشد.
آبجو سرد ، چای سبز ، آب.
توصیه شده:
پس از جلسه 09.07
پس از جلسه 09.07. اگر تجزیه و تحلیل برای راحتی بیشتر زندگی روزمره استفاده نمی شود ، از شما برای راحتی خود استفاده می کند. بدن بدن برای ما چیست؟ با چه نوع رابطه ای هستیم؟ ما برای هم کی هستیم؟ چرا؟ وقتی I می میرد ، بدن باقی می ماند ، تجزیه می شود ، اما هنوز برای مدتی در آنجا است.
وقتی بعد از جلسه روانشناس بدتر می شود
فردریش پرلز ، بنیانگذار درمان گشتالت ، اظهار داشت: "روان درمانی بدون درد و خشم نسبت به خود غیرممکن است." و او در شیوه خود حق داشت. جلسه با روانشناس به پایان رسیده است ، اما بهتر نمی شود. بلکه برعکس ، علامت تشدید می شود ، بدتر می شود ، احساس بن بست ، پایین وجود دارد.
مهمترین جلسه زندگی
اگر فیلم عروس فراری را تماشا کرده اید ، احتمالاً لحظه ای را به یاد می آورید که قهرمان جولیا رابرتز نتوانست به این س answerال پاسخ دهد که کدام غذای تخم مرغ را بیشتر دوست دارد. نکته اصلاً انتخاب یا ناسازگاری قهرمان نیست ، بلکه این است که او بسیار گیج شده است.
7 قانون برای برقراری ارتباط با روانشناس در جلسه مشاوره:
7 قانون برای برقراری ارتباط با روانشناس در جلسه مشاوره: - اول ، شما باید کاملاً به روانشناس اعتماد کنید. (بهتر است برای توصیه شخص دیگری درخواست دهید ، نظرات شخصی را بخوانید ، مطمئن باشید که متخصص دارای تحصیلات عالی حرفه ای ، مدارک علمی ، عناوین ، تجربه کار عملی ، مقاله ها یا کتابهای او ، برخی مصاحبه ها یا نشریات ، اره را بخوانید.
ورزش مورد علاقه من برای رفع اضطراب. جلسه خود درمانی
من واقعاً دوست دارم از این تمرین در تغییرات مختلف استفاده کنم. من الگوریتم را در مقاله توضیح دادم: کمک یک مرحله ای برای مقابله با ترس ، احساس گناه ، عزت نفس پایین اصلاح من در این واقعیت است که من وظیفه او را با این واقعیت تکمیل کردم که لازم است یک ضبط صوتی انجام شود و هنگامی که مشتری این کار را انجام می دهد ، به ویژه روی موسیقی پخش می شود ، تأیید نویسنده به دست می آید.