2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
دو راهب بودایی به رودخانه ای عریض نزدیک شدند. زن جوانی در ساحل ایستاد و گریه کرد ، باید به آن طرف برود. او از راهبان خواست تا او را حمل کنند. راهب جوان حاضر نشد زیرا دست زدن به زن ممنوع بود. راهب ارشد ، بدون تردید ، زن را در آغوش گرفت و از روی رودخانه برد. راهب جوان شروع به سرزنش مربی برای شکستن عهد کرد و نتوانست از احساس ناراحتی تا عصر در طول سفر خلاص شود. در توقف ، راهب جوان از خستگی شکایت کرد ، که بزرگتر پاسخ داد: "تعجبی ندارد که شما خسته شده اید! من زن را از رودخانه عبور دادم و او را در ساحل رها کردم و شما او را تا به امروز حمل می کنید."
به نظر می رسد زمان کافی سپری شده است ، بسیاری از کتاب ها و مقاله ها در مورد موضوع جدایی خوانده شده است ، همه چیز قابل درک است و همه بخشیده می شوند. با این حال ، افکار مربوط به روابط گذشته نه ، نه ، بله ، به ذهن می آیند ، روح را در آتش می سوزانند و اشک از چشمانشان جاری می شود. چرا؟ برای چی؟ برای چی؟ پاسخ ساده است - تا زمانی که از آنچه در آخرین اتحادیه ترک کرده اید پشیمان شوید ، همه اینها شما را رها نمی کند! و ما چیزهای زیادی را ترک می کنیم - این امید است ، و برنامه هایی برای آینده ، احساسات ، احساسات ، و مسئولیت ، و هزینه های مادی ، و مراقبت ، و احساسات ، و انتظارات ، و زمان ، و عشق ، البته! چگونه می توان تمام آنچه در این سالها داده شده را پس داد؟ در تئوری ، رها کردن آن بسیار ساده است ، اما در واقع ، این کار آسان نیست. بدون شوخی ، رها کردن ، برای مثال ، 15 سال زندگی! با این حال ، اگر به این زمان به عنوان یک تجربه خاص ، به عنوان یک درس نگاه کنید ، نتیجه گیری های خاصی را انجام دهید و از خود بپرسید: "چگونه / چگونه از رابطه خارج شدم / خارج شدم؟ من چه چیزی در آنها / دریافت کردم؟ بدون این شخص آینده به کجا می رود؟ " کاملاً ممکن است (حتی ، به احتمال زیاد!) ، شما برای آینده ای بهتر "بدون" نسبت به "با" مقدر شده اید. برای آگاهی ، تمرین را انجام دهید: آینده خود را در پنج سال در دو نسخه (با هم - نه با هم) توصیف کنید و ببینید بدون این شخص در زندگی شما چه افق هایی برای شما باز می شود. بنابراین ، می توانید با انتظارات ، امیدها و برنامه های کلی خداحافظی کنید.
در مرحله بعد ، شما باید بر روی احساسات خود که با معشوق / معشوق سابق باقی مانده است کار کنید. از خود بپرسید ، چه زمانی احساسات خود را نشان دادید ، در مورد آن از شما سال شد؟ کسی شما را مجبور به دوست داشتن ، مراقبت ، نگرانی در مورد شخصی کرده است؟ نه! همه اینها را فقط برای جلب رضایت خود و فقط خود انجام دادید! هدیه دادن برای شما لذت بخش بود. تنها س isال این است که آیا در مقابل چیزی انتظار داشتید یا خیر. معمولاً وقتی می دهند ، به امید بازگشت ، بعداً از انتظارات پوچ رنج می برند. ببینید چگونه با شما بود ، آیا از عشق بی قید و شرط لذت بردید ، یا انتظار پاداشی برای آن داشتید؟ تجزیه و تحلیل کنید درد شما کجاست؟ شامل چه چیزهایی می شود: دلسوزی به خود ، کینه ، عدم عشق به خود و غیره. کار از طریق عشق بی قید و شرط آسان تر است ، زیرا شما از نظر ذهنی آنچه را که انتظارش را داشتید بر نمی گردانید ، بلکه دقیقاً همان چیزی است که به آن داده اید ، یعنی به شما. چندین تکنیک وجود دارد که روانشناسان در درمان استفاده می کنند و روند بازگشت را تسریع می کند. اگر انتظارات و نارضایتی زیادی جمع شده بودید ، مجبور خواهید بود بیشتر و بیشتر کار کنید. در اینجا ، علاوه بر درمان ، نامه های شکایت کمک خواهد کرد ، تا آن زمان (حداقل صد نامه) بنویسید تا زمانی که از خود بیرون نریزید: عصبانیت ، عصبانیت ، کینه. بنویسید ، هر روز تنبل نشوید تا منبع منفی که به طرف سابق / سابق خشک می شود ، خشک شود.
چگونه زمان را به عقب برگردانیم؟ به نظر من ، این حتی ساده تر است ، نکته اصلی این است که درک کنید مطلقا هیچ چیز برای پشیمانی وجود ندارد! با داشتن یک رابطه ناسالم ، شما خیلی بیشتر - سالهای واقعی را از دست خواهید داد و ، به احتمال زیاد ، نیمه دوم عمر خود را صرف درمان روان تنی می کنید ، یا حتی به طور کلی زندگی خود را از دست می دهید. و به یاد داشته باشید که در آن زمان شما بهترین (از همه ممکن برای شما) را انجام می دادید. همچنین مفید است که دائماً خود را به "اینجا و اکنون" بازگردانید ، گذشته از بین رفته است ، آینده توهم آمیز است ، فقط اکنون وجود دارد.
ضررهای مادی چیزهای کوچکی هستند که حتی ارزش بحث و گفتگو ندارند ، جهان فراوان است و اگر با عشق بخشیدید ، طبق قوانین کارما ، ده ها بار بیشتر برمی گردید!
احساسات - این جنبه را باید از جنبه احساساتی که در کنار سابق خود تجربه کرده اید در نظر بگیرید ، اما آیا می فهمید ، تمام احساسی که او احساس می کرد نه او بود ، بلکه شما بودید! بله ، شاید این شخص بود که شما اینگونه واکنش نشان دادید و او را این گونه احساس کردید ، اما همه اینها از قلب زیبای شما نشأت گرفت. بنابراین ، مال شما همیشه با شما است! ذخایر بیشماری از عشق و مهربانی در درون نهفته است. باور کنید ، افراد زیادی در جهان هستند که می توانند احساسات را در شما "روشن" کنند ، و در آینده ، این احساسات ممکن است به احساسات عمیق تبدیل شوند. اگرچه ، این گزینه منتفی نیست که شما محل اقامت واقعی شادی را درک کنید (همیشه در درون هر یک از ما زندگی می کند) ، و از بیرون به هیچکس احتیاج ندارید ، خود شما می توانید شادی خود را روشن کنید. در این صورت حضور یک دوست عزیز یک پاداش دلپذیر خواهد بود ، "گیلاس روی کیک" ، همانطور که یک دوست جوان و زودرس من یک بار آن را بیان کرد.
مجموع: اگر با آرامش بفهمید ، می توانید دردی را که کاملاً همه رابطه را ترک می کنند ، رها و رها شده ، حل کنید. با نگاهی به پشت صحنه ، باید همه چیزهایی را که فراموش کرده اید ببینید ، به محض اینکه همه چیز را برگردانید (با رها کردن یا درک کردن) ، درد شما را ترک می کند و جهان با رنگ های روشن جدید می درخشد.
برای همه شما آگاهی ، سبکی و روابط هماهنگ سالم آرزو می کنم!
توصیه شده:
"شما باید او را ترک کنید! هیچ کاری نمی توانید برای کمک به او انجام دهید! " آیا درمانگر حق دارد روان درمانی را ادامه ندهد. موردی از تمرین
با تأمل در مسمومیت حرفه ما به طور کلی و ارتباط عمومی به طور خاص ، یک حادثه آموزنده را به یاد می آورم. او یک مشکل حرفه ای را توصیف نمی کند ، که مربوط به همان راه حل غیر معمول است. هم مشکل توصیف شده و هم راه حل آن در این مورد در زمینه نظریه و روش روان درمانی نیست ، بلکه در زمینه اخلاق حرفه ای و شخصی است.
چگونه می توان فردی را بخشید در حالی که نمی توانید ببخشید؟
کلمه نوگورود "ببخش" به معنای "ساده کردن آن" بود ، یعنی خالی ، خالی ، مشغول هیچ چیزی. (از اینجا "ساده بودن" به معنای خلاص شدن از شر ، رهایی خود است). بله ، بله - زمانی کلمه "ساده" چیزی شبیه مترادف کلمه "
چگونه می توان به یک رابطه پایان یافته پایان داد
نویسنده: کومکوف الکساندر منبع: www.prozhivoe.com اشتباهات خود را تکرار می کنیم. با نظم قابل رشک و حساس ، مسیر پله پله شکست ها را طی می کنیم ، بارها و بارها در چیزهای مختلف از یک چیز غوطه ور می شویم. و ما متعجب می شویم … چرا !!! چرا من اینقدر بدشانس هستم؟ علاوه بر این ، هر مورد بعدی تندتر از مورد قبلی است.
خیانت تقلب معنای بیولوژیکی قدرتمندی دارد که با این واقعیت ارتباط دارد که رابطه جنسی با شما با رابطه جنسی با شخص دیگری مبادله شده است ، شما را در موقعیت اجتماعی رد کرده و تحقیر کرده و شما را در حاشیه غریزه قرار داده است
قرنهاست که خیانت با ضربه ای به قلب با خنجر مقایسه می شود. واقعیت این است که تقلب یک معنی بیولوژیکی قوی دارد که با این واقعیت ارتباط دارد که رابطه جنسی با شما با رابطه جنسی با شخص دیگری مبادله می شود ، شما را در موقعیت اجتماعی رد کرده و تحقیر می کند ، شما را در حاشیه غریزه باروری قرار می دهد و شما را تنها می گذارد.
چگونه یک رابطه را پایان دهیم: نمی توانید به قلب خود سفارش دهید؟
روابط ناقص با درد عاطفی همراه است ، هم ذهن و هم احساسات را اشغال می کند ، انرژی را از زمان حال ، از روابطی که در زندگی ما وجود دارد ، می گیرد. ترس از جدایی و طیف وسیعی از احساسات منفی مرتبط با آن اغلب باعث می شود احساسات را کنار بگذارید ، "